نگاهی به فیلم سوپر استار/ تهمینه میلانی

کوروش زند، یک سوپراستار جوان سینما است که موفقیت و شهرت، او را به آدمی مغرور و خوش گذران و غرق در فساد تبدیل کرده است . . .

سوپر  استار

کارگردان: تهمینه میلانی

نویسنده­ی فیلمنامه: تهمینه میلانی (اقتباسی از داستان «آگوستوس» نوشته­ی هرمان هسه)

بازیگران: سیدشهاب الدین حسینی، رضا رشیدپور، فتانه ملک محمدی، افسانه بایگان، فریبا کوثری، لیلا زارع، نسرین مقانلو،               السا فیروزآذر، محمدرضا شریفی نیا، سارا خوئینی ها، سارا زمانی، فرزاد داداش پور، حسن گل مهدی، الناز فیروزآذر، محمد حاج حسینی 

مدیر فیلمبرداری: علیرضا زرین‌دست                                  تدوین: مستانه مهاجر

 موسیقی متن: ناصر چشم آذر                                             صدابردار: اسحاق خانزادی

طراح ‌صحنه و لباس: محمد نیک‌بین                                    طراح چهره‌پردازی: مینا قریشی

دستیار اول کارگردان و برنامه‌ریز: سیامک خواجه‌وند          دستیار دوم: السا فیروز آذر

منشی صحنه: فرناز جمشیدی‌مقدم                 

مدت فیلم : 107  دقیقه                                                       زبان: فارسی

رنگ: رنگی                                                                        صدا: Mono

                                     داستان فیلم

کوروش زند، یک سوپراستار جوان سینما است که موفقیت و شهرت، او را به آدمی مغرور و خوش گذران و غرق در فساد تبدیل کرده است. سر صحنه فیلمبرداری یکی از فیلم هایش دختر نوجوانی سعی می کند خودش را به او نزدیک کند و کوروش، دخترک را که خودش را رها عظیمی معرفی می کند، به خانه اش می برد.

رها ادعا می کند که دختر کوروش از نخستین زن زندگی او ـ مهناز ـ است؛ زمانی که او در شانزده سالگی با مهناز آشنا شده بود. اما کوروش انکار می کند و می گوید او و مهناز در همان سالها بچه ناخواسته شان را سقط کرده اند. رها هم می گوید که مادرش برای رضایت و آسوده کردن خاطر کوروش ادعای سقط جنین کرده اما در واقع بچه اش را نگه داشته است. کوروش مدام با زنان دوروبرش درگیری دارد و مادرش هم که زنی مبادی اخلاق سنتی است، او را بابت این نوع زندگی ملامت می کند. شهلا یکی از این زنان است؛ زنی پولدار و مسن تر از او که برایش پول خرج می کند اما وقتی با بی اعتنایی و خیانت کوروش روبرو می شود، یکی از چک های بدهی او را به اجرا          می گذارد و باعث می شود کوروش از خانه اش فرار کند. همزمان، او با رها هم درگیر است که بابت شیوه زندگی اش او را سرزنش می کند.

سرانجام بر اثر برخورد تند کوروش، رها او را ترک می کند. کوروش با نشانی هایی که دارد به جست و جوی رها می رود اما به نظر می رسد که همه آن نشانه ها جعلی و خیالی بوده است. دختر و پسری کولی می گویند نام این دختر فرشته است و تا چندی پیش با آنها به دستفروشی و فال گیری مشغول بوده، اما کوروش که پیداست چند روز دیگر با رها دگرگونش کرده هنوز این روایت را باور ندارد و می خواهد به جست و جویش ادامه بدهد.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد